معمارى مدرن
معمارى مدرن
بعد از پایان جنگ جهانى اول و نیاز شدید به ترمیم خرابىها و افزایش تدریجى جمعیت و تولید انبوه ساختمانها گرایش به معمارى مدرن افزایش پیدا کرد به همین دلیل استفاده از تکنولوژى روز، مصالح مدرن، پیش ساختگى، عملکردگرایى، و دورى از سبکهاى تاریخى و پر زرق و برق مورد توجه قرار گرفت که در این دوره معمارى مدرنبه عنوان تنها سبک مهم در غرب مطرح شد و دامنه نفوذ آن به صورت یک سبک جهانى گسترش یافت.
معمارى مدرن
میس وندرو ولوکوربوزیه از معماران مشهور دوران متعالى بودند که اصول پنجگانهاى مانند مرتفعسازى و باغ روى بام، پلان آزاد و کاربرد پنجرههاى کشیده، نماى آزاد و استفاده از سقف کنسول را از اصول معمارى مدرن مىدانست.
بعد از آن به تدریج توجه به طبیعت و تندیس گرایى در اثار معمارى شکل گرفت، مدرنیسم در دهه ۶۰ قرن بیستم افزایش یافت که در ادامه آن پست مدرنیسم پدید امد ولى بعد از مدتى مورد انتقاد قرار گرفت و سبک جدیدى به نام دیکانستراکشن پدید آمد.
گسترش تکنولوژى موجب شکل گیرى مکتب دیگرى تک و اکوتک شد که از گرایشهاى پدید آمده در معمارى غرب به شمار میاید.
با شکلگیرى برخى از اندیشهها سبکهاى جدیدى به وجود مىآیند که همه نظریهها جنبه عمومى پیدا نمیکند، اما آنچه در ایران و برخى از کشورها روى میدهد غالباً به خاطر عدم شناخت عمیق و تحلیلى به نوعى تقلید است و تجربه نشان داده است که از اوایل قرن چهاردهم شمسى تا الان در زمینه طراحى معمارى کمتر موفق به نظریه پردازى شدهایم که مورد استقبال جامعه حرفه اى قرار بگیرد.
خاستگاه این معمارى در شهر شیکاگو و در اروپا شهرهاى پاریس، برلین و وین بود و قابل ذکر است که معمارى مدرن نقطه عطفى در تاریخ معمارى جهان بود زیرا براى اولین بار نگرش از سنت و تاریخ و گذشته به عنوان منبع الهام معمارى تغییر جهت داد که در آن آینده و پیشرفت یکى از اهداف اصلى و موضوع معمارى مطرح شد.
نظریه پردازان و معماران مدرن سعى کردن معمارى را با علم ، تکنولوژى و جهان در حال تحول ، همگون سازند.
اعضاى خانواده معمارى مدرن شامل سه دوره اصلى است:
- معمارى مدرن اولیه.
- معمارى مدرن متعالى.
- معمارى مدرن متاًخر.
توجه کنید که هر یک از این موارد داراى زیر مجموعههایى هستند.
معمارى مدرن متعالى
معمارى مدرن متعالى یا به عبارتى دیگر اوج معمارى مدرن در بین جنگ جهانى اول و دوم یعنى در دهههاى ۲۰ و ۳۰ میلادى در اروپا و آمریکا مطرح بود.
کماکان سبکهایى همچون نئو کلاسیک، رمانتیک و تاریخ گرایى بعنوان سبکهاى مهم و رایج در غرب حائز اهمیت بودند که بسیارى از ساختمانهاى مهم در اروپا به سبکهاى مهم تاریخى احداث مىشدند که بعد از جنگ جهانى اول گرایش به سمت معمارى مدرن افزایش یافت که یکى از موضوعات کلیدى و بسیار مهم در دوره مدرن متعالى، مسئله صنعت، تولیدات صنعتى و تکنولوژى بود که در آن معماران به نوعى با مسئله تکنولوژى درگیر بودند.
معمارى را باید با مناسبات خود معمارى درک کرد اما این دلیل نمىشود که معمارى را رشته اى مجزا و خود مختار حساب کنیم.
هدف معمارى فراهم کردن مکانهایى است که زندگى بتواند در آن به وقوع بپیوندد که در آن محیطى عینى و ملموس که نوعى نظم و منش و ویژگى در خود دارد.
به طور کلى طراحى براى زندگى شعارى بود که براى بیان هدف کلى جنبش مدرن به کار میرفت و معمارى مدرن بدین خاطر پا به عرصه حیات گذاشت که به انسان یارى رساند در دنیاى جدید همچون کاشانه خود احساس آرامش کند.
مفهوم این آسایش چیزى فراتر ازسر پناه پوشاک و غذا است و در وهله اول به مفهوم همانند پنداشتن خود با محیط زیست طبیعى و اجتماعى است که این مفهوم نوعى احساس تعلق و مشارکت را در بر دارد.
انسان باید احساس کند که از جمله در معرض چیزهاى شناخته شده و با معنى قرار دارد و همه ما آگاهیم که این تعیین هویت در جهان مدرن مشکل آفرین شده است که محیطهاى بسته و امن گذشته از بین رفته است و ساختارهاى جدید را میطلبد.
هدف کلى معمارى مدرن این است که براى انسان سکونتگاه جدیدى را تدارک ببیند که این سکونتگاه جدید باید نیاز به شناسایى را براورد سازد و به این ترتیب تجلى بین انسان و محیط زیست را رقم بزند.
به طور کلى اصول و بسط معمارى مدرن در عبارت رشد سنت جدید خلاصه مىشود.
برای مشاورهی رایگان میتوانید با شمارههای ۰۹۱۲۲۴۶۰۰۸۹ | ۰۹۱۲۱۴۷۱۸۴۷ به طور مستقیم تماس بگیرید.
نظرات خود را در ارتباط با این مقاله برای ما بنویسید.
با آرزوی بهترینها.
۷ دیدگاه