معماری دوران مدرن
معماری دوران مدرن توسط فیلسوفان متعدی مورد بررسی و تحقیق قرار گرفته است. دکارت اولین فیلسوفی بود که نظریه شخصیت (و خود) مدرن را مطرح کرد و مدعی شد که این شخصیت واجد آگاهی ذهنی است. اما هابز و سارتر را می توان یش آهنگ رویکرد سود باورانه و فرا نمود بیانگری به شمار آورد. به این معنا که هابز نظریه شخصیت سود باور و سارتر خود بیانگر را طرح کرد جالب این جاست که یکی در ابتدای راه مدرن و دیگر در پایان عصر مدرن قرار گرفته اند. سارتر نظریه زیبا شناسی خود را بر پایه نظریه شخصیت دکارت پایه ریزی کرد.
با این حال این نظریه با رویکرد هیوم در مورد شخصیت دارای مشابهت های خاصی است. نظریه دکارت و هابز در مورد شخصیت مدرن زمینه طرح رهیافت سارتر به شخصیت جدید و به طورکلی مدرنیسم زیبایی شناختی را فراهم کرد. در هر دو مورد آگاهی ذهنی ماهیت سوژه را شکل می دهد و آن را تعریف می کند.
پیشنهاد نویسنده: معماری های مختلف در دوران انقلاب صنعتی
زمینه های اصلی مدرنیته
مدرنیته به جامعه مدرن گفته می شود. مدرنیته به بخشی از تاریخ معماری در جهان گفته می شود که بین سال های ۱۶۳۰ تا ۱۹۴۰ میلادی قرار دارد و همواره با همراه جنبش های متعدد فرهنگی و عقلانی بوده است. البته یورگن هابرماس فیلسوف مدافع مدرنیته باور دارد که مدرنیته پروژه ای است که هرگز تمام نمی شود و دائما ادامه دارد و به آخر نرسیده و نمی رسد.
به شکلی می توان منظور از مدرنیته را جامعه مدرن دانست. هنگامی که هابرماس سخن از کنش خود یابانه به میان می آورد، آن را به قید مکان و موقعیت تاریخی و پروژه ای که کنشگران با آن ها سر و کار دارند مقید می کند.
می توان گفت که مدرنیته پروزه ی روشنگری ای است که هنوز تماس نشده. شخصی به نام هابرماس برای توضیح کلمه ی نو و مدرن از ارتباط این کلمه با گذشته اش و گذشته باستانی این کلمه استفاده می کند و آگاهی به وجود آمده از به سر بردن در دوره ای نو و مدرن را آگاهی به وجود الگوی کهن در گذشته و لزوم گذر از آن و به کارگیری الگوی جدید می داند.
توصیف کلمه ی مدرن
کلمه ی مدرن یا نو با مفهوم ها و معنی های متفاوتی بیان شده است که هر یک بیانگر آگاهی از عصر یا دوره ای می باشد که کلمه خودش را با گذشته باستانی مرتبط می کند تا به این وسیله خودش را حاصل عبور از دوره ی کهن به دوره ی نو معرفی کند. به بیان دیگر اصطلاح مدرن دقیقاً در دورانی در اروپا ظهور و ظهور مجدد یافت که طی آن آگاهی نسبت به عصر جدید از طریق احیای رابطه با باستانیان شکل گرفت.
نظریه فوکو
فوکو در کتاب واژگان و چیز ها که به زبان انگلیسی به نظم اشیا ترجمه شده است، دقیقا به همین نکته اشاده کرده است. او در این اثر از خطرات ناشی از اومانیسم مدرن که ریشه در زوج استعلایی دارد یاد کرده است و ادعا می کند که این زوج استعلایی هر دو تجربی – استعلایی یا سوژه و ابژه را در دل خود نگه می دارند. به نظر او شخصیت مدرن مقهوم جامعه سازمان دار است و به همین دلیل نظریه اومانیستی شخصیت به گسترش فرا گرد متعارف سازی افراد در جامعه مدد خواهد رساند.
نظریه هابرماس
به نظر او دیالکتیک روشنگری و همه ی گرایش های فرهنگی مدرنیست چه با مدرنیته موافق و هم سو باشند و چه با آن به مقابله بایستند همگی ریشه در فلسفه و آگاهی و سوبژکتیویته دارند و به همین جهت باید آن ها برای سود نظریه ی کنش ارتباطی رها کرد.
معماری مدرن
به اعتقاد شولتز معماری مدرن برای یاری انسان در ساده تر کردن و آسایش زندگی او ایجاد شده است. معماری مدرن باعث شده است که آدمی در دنیای امروزه، احساس آسایش و آرامش کند. از این منظر پیشگامان معماری مدرن سعی در نمایش ساختار های معماری در دنیای جدید داشتند.
کالینز معتقد است معماری مدرن با تغییر در تعریف زیبایی معماران متولد شد. او می گوید تمامی آنچه که به تثلیث ویتروویوسی اضافه شده این است که فضا یک کیفیت معمارانه مثبت است و جان کلام معماری مدرن است.
برای توضیح معماری مدرن و همچنین سخن گفتن از بازه زمانی این دوره از معماری، باید مانند تعریف مدرنیته عمل کنیم چرا که هر دو دارای پیچیدگی های خاصی هستند و عملا نمی توان یک تعریف مناسب برای آن ها نوشت.
توصیف سه دسته
برای ساده تر کردن تعریف این دوره و همچنین بیان کردن شباهت های آن با دوره های دیگر به سه دسته زیر می پردازیم:
معماری مدرن اولیه که مربوط به سال های ۱۸۸۰ تا سال ۱۹۱۴ میلادی است و به طور عمده به جریان هایی مربوط می شود که در پیامد چالش های دوران صنعتی و مباحث مربوط به به کار گیری صنعت با رویکردی زیبایی شناسانه و نیز بسط امکانات آن است.
مهم ترین این جریان ها مکتب شیکاگو است که نقطه اوج ارتباط میان مهندسی و معماری محسوب می شود. معماری مدرن متعالی که بسیاری این دوره را معادل معماری مدرن می دانند، در فاصله بین دو جنگ جهانی مورد بررسی قرار گرفت.
پیشنهاد نویسنده: معماری نوین و اندیشه های ابتدایی آن
جمع بندی
در این دوران نمونه هایی از آثار معماری معماران پیشگام مدرن با گرایش های کارکردی و در عین حال توجه به زیبایی شناسی ماشین، موضوعات شهری، تولید و ساخت، طراحی داخلی ساختمان و طراحی داخلی منزل و غیره دارد. معماری مدرن متاخر که مربوط به بنا های بعد از جنگ های جهانی است بیشتر در نیمه دوم قرن بیستم جستجو می شود.
این نوع از معماری گونه ای رهایی از قید و بند های کارکردی محض و بسط ویژگی های فرم گرا و تا حدودی پرداختن به قیاس های سمبولیک است. معماران این دوره بیشتر به تجدید حیات آثار معماران دوره معماری مدرن متعالی پرداخته و آن ها را با جریان های معماری دوران پس از جنگ در هم آمیختند.
[برگرفته از کتاب ” آشنایی با معماری معاصر”]پیشنهاد نویسنده: معماری سبک باروک و روکوکو
پروژه های مرتبط با این مقاله که توسط شرکت دکوطرح طرح انجام شده است:
– ویدیوی طراحی و اجرای پروژه مسکونی پیروزی
برای مشاوره ی رایگان می توانید با شماره های ۰۹۱۲۲۴۶۰۰۸۹ | ۰۹۱۲۱۴۷۱۸۴۷ به طور مستقیم تماس بگیرید.
نظرات خود را در ارتباط با این مقاله برای ما بنویسید.
موفق باشید.
۰ دیدگاه