فولدینگ و معماری در این سبک
فولدینگ و توضیح معماری آن
معماری فولدینگ نیز به مانند معماری ساختار زدا تحت تاثیر مفاهیم و مبانی فلسفه معاصر قرار داشت. این دیدگاه نیز در ادامه فلسفههای پسا ساختارگرا، با نقد اندیشههای ساختار گرایی و مدرن همراه بود. فلسفه فولدینگ را اولین بار ژیل دلوز فیلسوف فرانسوی مطرح کرد. فولد از نظر لغوی به معنای چین و لایه است. در فلسفه مورد استفاده در فولدینگ زیر بنا و رو بنا برای هر چیزی وجود ندارد. فولدینگ به دنبال تعداد و از بین بردن سلسله مراتب و دوگانگیهاست. فولدینگ عمودی گرایی و سلسله مراتب را مردود شمرده و به جای آن افقی گرایی را پیشنهاد میکند. از نظر فولدینگ همه چیز هم سطح یک دیگر هستند.
فولدینگ و معماری در این سبک
منشا فولدینگ
منشاء الهامهای آن نیز گیاهی به نام ریزوم است. ریزوم گیاهی است که به صورت افقی رشد میکند. این مسئله در نظر طرفداران فلسفه فولدینگ به عنوان سمبلی از عدم برتری و رجحان و دنیای بدون زیر بنا و رو بناست. از این رو فولدینگ با مردود شمردن عمودی گرایی که همان عقلانیت مدرن است، به دنبال تساوی و برابری است. ریزوم نه آغازی دارد و نه پایانی. ریزوم همواره در میانه و تعادل قرار دارد، میان همه چیزها، بینا بودن است.
ایلیاتی گری
تفکر ایلیاتی گری در کارهای دلوز جایگاه خاصی دارد. از دیدگاه او ایلیاتیها کسانی هستند که حرکت نمیکنند بلکه ایلیاتی گری میکنند تا در جایشان بمانند و از رمزها احتراز کنند. ایلیاتی در هیچ جا ساکن نیست. او دائما در کوچه و گردش است. از این رو همه جای زمین برای او یکسان است. او مانند ریزوم همواره در جهات مختلف سیر میکند و جایگاه ثابتی ندارد و هویتی مرکز گریز و سیال دارد و بر این اساس همیشه بیوطن است.
در لایه – لایههای فولدینگ همه چیز کنار هم است و هیچ اندیشهای بر دیگری برتری ندارد. داریوش شایگان با استفاده از تعبیر ریزوم تفکر سیار معتقد است فیلسوفها همواره در جست و جوی ریشهها بودهاند، این یک نگاه درختی و سلسله مراتبی است در حالی که ریزوم و چند پارگی به دنبال تعدی آزاد از قید یگانگی است. دلوز در کتار خود فولد جهان این طور تعبیر میکند جهان را میتوان به عنوان کالبدی از سطحها و فولدهای بینهایت مشاهده کرد که از طریق فضا زمان فشرده شدهاند و در هم پیچ تاب خوردهاند و جدایی پذیر نیستند.
ریزوم متشکل از واحدهای مختلف نیست بلکه از تجمع جهتهای گوناگون تشکیل شده است، نه آغازی دارد و نه پایانی، همیشه بین راه و میانه است، ماهیت آن بیوقفه تغییر پیدا میکند.
از مفاهیم مورد توجه در اندیشهی فولدینگ مفهوم تا خوردگی است که دلوز آن را در کتاب فولد، لایپ نیتس و باروک که در سال ۱۹۸۸ میلادی به رشتهی تحریر درآمد تشریح میکند. از این دیدگاه، ترکیباتی که فولد ایجاد میکند، یک دست و منظم نیستند اما انعطاف پذیر و ناهمگون هستند و همین انعطاف پذیری باعث آن میشود که تلفیق عناصری که به ظاهر نا مرتبط هستند، در یک چارچوب و نظم پیوسته با ترکیبی کاملا نو و مدرن آفریده شوند.
دلوز و گاتاری در موضوعات مورد اشاره خود در فلسفه فولدینگ به سطحهای ریمان یا رویهها به عنوان نماد عدم همگونی و تجانس و ماهیت چهل تکه و در حال تغییر و تحول و دگرگونی یاد میکنند.
فولدینگ در معماری
در حوزه معماری موضوع فولدینگ از حدود سالهای ۱۹۹۰ میلادی و توسط معماران به ساخت زدایی مانند آیزنمن و گهری مورد توجه قرار گرفت. حتی فیلیپ جانسون نیز در طرح خانه لوئیس که با همکاری گهری انجام داد،علاقه خود را به فولدینگ نشان داد.
معماران فولد به دنبال قابل انعطاف کردن فضاها برای پاسخگویی به تفاوتها، خواستهها و نیازها بودهاند. آیزنمن برای پاسخ به این موضوع به اصطلاح فرم ضعیف به معنی قابل انعطاف بودن استفاده کرد و سعی کرد آن را در مرکز گرد هم آیی کلمبوس به نمایش بگذارد.
در معماری فولدینگ پیچیدگیهای گوناگون به صورت نرم در هم میآمیزند. فولدینگ در مقیاس شهری در جایی بین زمینه گرایی و اکسپرسیونیسم قرار دارد. مفهوم انتقال نرم که در معماری فولدینگ مطرح میشود. در فیلم ترمیناتور ۲ به نمایش گذاشته شده است. در این فیلم کالبد جیوه فرد میتواند در هر شرایطی با یک انتقال نرمی تغییر یابد.
اهمیت معماری فولدینگ تا آن جا پیش رفت که مجله AD یک شماره خود را در سال ۱۹۹۳ میلادی به طور کامل به بررسی آثار معماران و نظریه پردازان فولد از دلوز تا گاتاری گرفته تا معمارانی مانند آیزنمن، گهری، گرگ لین و… اختصاص داد. در آثار همه معماران فولدینگ فرمها در نهایت پیچیدگی به گونههای نرم و قابل انعطاف در هم تنیده شده بودند و در نهایت نیز یک پدیده همگن و یکپارچه را به وجود نمیآورد.
معماری فولدینگ مانند معماری نئو باروک از تلفیق لایههای گوناگون به وجود میآید. در معماری نئو باروک سبکهای مختلفی از یونانی گرفته تا رومانسک و گوتیک روی یک دیگر تا میشوند تا کالبد و طرحهای بنا را به وجود بیاورند.
گهری یکی از پیشگامان مشهور عرصه معماری فولدینگ بوده است. آن چه در برابر زبان معماری فولد میتوان دست پیدا کرد، نظریات بحران و تداوم هستند. بحران یا فروپاشی در تبدیل و تغییر و تحول سریع از حالتی به حالت دیگر مانند آب به یخ یا بخار تجلی میکند که بحران یا به دو پاره شدن میانجامد یا به پیچیده شدن، در هم فرو رفتن و در هم تنیدن که مضمون معماری فولد است.
در این معماری که گویی در حال فرو ریختن و کج شدن است، ترتیب پلان، نمای خانه و نمای ساختمان و مقطع با هم اشکال ابهام آمیزی مانند کریستالها میآفریند. این بازی را گهری با در هم آمیختن زبانهای مختلف معماری و ترکیب آنها آغاز کرده است. در بنای موزه ویترای او در وایمار آلمان که در کارها و اثرهای آیزنمن تاثیر زیادی گذاشته بود، اجزای معماری مکعبهای در هم تنیده و در هم پیچیده شده و دفرمه و کج و کوژ هستند.
به همین دلیل بعضی از کارشناسان این زمینه، معماری او را جانور گونه و کرم گونه عنوان میکنند. به صورت کلی دربارهی معماری گهری میتوان گفت که معماریهای او یک نوع معماری شخصی و بدون تقلید است و بدون هیچ برنامه خاص و یک نوع عدم قطعیت در اکثر پروژهها و معماریهای گهری دیده میشود.
برای مشاورهی رایگان میتوانید با شمارههای ۰۹۱۲۲۴۶۰۰۸۹ | ۰۹۱۲۱۴۷۱۸۴۷ به طور مستقیم تماس بگیرید.
نظرات خود را در ارتباط با این نوشته برای ما بنویسید.
با آرزوی بهترینها.
۲ دیدگاه