راهنمای معماری برای انسان
راهنمای معماری برای انسان
به دلیل گرایش ذاتی و فطری انسانها در تعامل با طبیعت، و تأثیرات قابل توجه ارتباط با طبیعت در روح و جسم آدمی، بشر همواره به دنبال ایجاد یک رابطه منطقی و مناسب میان فضای درون و طبیعت بیرون بوده است. در راستای تحقیقات صورت گرفته در رابطه با تأثیرات طبیعت بر بهبود روند آموزشی و نقش آرامش بخش ارتباط با طبیعت بر جسم و روان آدمی، بررسی کیفیت تعامل با طبیعت در مکانهای آموزشی ضروری به نظر میرسد. درگیری مداوم و گذراندن بخش زیادی از اوقات تحصیل در فضای آتلیه سبب شده این فضا نقش مهمی در فرایند آموزشی دانشجویان معماری بازی کند.
قبل از خواندن این نوشته توصیه میشود نوشتههای زیر را نیز مطالعه کنید:
راهنمای معماری برای انسان
معماری انسان چیست؟
تعریف ساده معماری هنر شکل دادن به مکان زندگی است. هر چیزی در محیط میسازیم برای استفاده انسان است. محیط به دو دسته کلی محیط مصنوع یا انسان ساخت و محیط طبیعی قابل تقسیم است. البته بخشی از محیط طبیعی هم انسان ساخت است. بوستانهای شهری از این نوع هستند. محیط طبیعی، بکر است و انسان در آن مداخلهای نکرده است. مانند دشتها، جنگلها و کوههایی که از مداخله مصون بودهاند. مجموعه تغییرات در محیط طبیعی و انسان ساخت در تعامل و تعادل با یکدیگر به مجموعه نیازهای فیزیولوژیک و روحی و روانی انسان پاسخ میدهند. بنابراین در محیط زندگی، بناهایی را میسازیم که از یک سو حضوری بیرونی و عینی دارند و بیرون از ذهن قابل مشاهده و ارزیابی هستند.
از سوی دیگر ویژگیهای نهفته محیط است که در شرایط و زمانهای مختلف میتواند در ذهن انسان دریافتهای متعدد و متفاوتی، به وجود آورد. در واقع انسان قابلیتهای آشکار و نهفته محیط را به همراه هم در محیط طبیعی و انسان ساخت درک میکند، به شناخت میرسد و بازتابهایی به رویدادهای واقع در محیط نشان میدهد. هر رویداد خاطرهای میسازد که پیوند انسان را با گذشته و آینده برقرار میکند.
بنابراین برای طراحی خوب باید انسان، محیط و مهمتر از آن، رابطه این دو را شناخت. برای تبیین چگونگی شناخت این رابطه نظریههایی در روانشناسی مطرح شد و در اواسط قرن بیستم میلادی علمی میان رشتهای به نام روانشناسی محیطی شکل گرفت.
مبانی این علم بر تعریفی جدید و بسط یافته از تعاریف اصلی روان شناسی با عنوان روانشناسی اکولوژیک بود. بر این مبنا، تجربه علم روانشناسی از محیط آزمایشگاهی به محیط طبیعی زندگی بسط پیدا کرد. روان شناسان اکولوژیک که پیشگام آنها راجر بارکر بود، روان و رفتار انسان را با تمام ارتباطات محیطی، فرهنگ و خاطرات گذشته فرد در محیط طبیعی و انسان ساخت، مطالعه کردند. تاکید بر این کل نگری و تعامل ویژگیهای کالبدی و انسانی محیط، به تقابل دو نظریه جبریت محیطی و جبریت کالبدی منجر شد. این پرسش که آیا محیط کالبدی بر رفتار انسان اثر میگذارد یا تربیت و وراثت تعیین کننده رفتار انسان است، دو سر طیف این نظریهها بودند. در میانه طیف نظریههای امکان گرا و احتمال گرا قرار گرفت. نتیجه این مباحث به نظریههای کنش متقابل در روانشناسی منجر شد. جمله معروفی چرچیل، انسان محیط را میسازد و محیط ساخته شده بر رفتار او تأثیر میگذارد، بیانی موجز از این ارتباط متقابل است.
بسیاری از روابط در زندگی روزمره با این نظریهها قابل تحلیل است و میتواند موجب ارتقا آگاهیهای پیش از طراحی باشد. برای مثال اگر در محیط یک محله یا مجموعه مسکونی زمین بازی تجهیز شده وجود داشته باشد، امکان ابزاری و عینی استفاده از آن فراهم شده، ولی به دلایل رفتارهای اجتماعی دیگری که در بطن محیط جریان دارد، ممکن است از مراجعه کودکان به این محیطها ممانعت شود. این ممانعت میتواند به دلیل رفتارهای پر خطر اجتماعی یا ناشی از تفاوتهای فرهنگی باشد. از تحلیلهای فضای باز مسکونی در رساله دکتری یکی از دانشجویانم این نتیجه به دست آمد که والدین در مجموعههای مسکونی به کودکان کمتر اجازه میدهند که از زمینهای بازی پنهان از دید، استفاده کنند. از زمینهای بازی که توسط خانوادهها قابل نظارت است، بیشتر استفاده میشود. در مقابل، اگر همین زمینهای بازی وجود نداشته باشند، امکان ابزاری استفاده حذف شده که میتواند به رفتارهای همراه با مزاحمت توسط کودکان منجر شود.
برای مشاورهی رایگان میتوانید با شمارههای ۰۹۱۲۲۴۶۰۰۸۹ | ۰۹۱۲۱۴۷۱۸۴۷ به طور مستقیم تماس بگیرید.
نظرات خود را در ارتباط با این نوشته ما بنویسید.
با آرزوی بهترینها.
۰ دیدگاه